دیکشنری
داستان آبیدیک
empty set
ɛmpti sɛt
فارسی
1
عمومی
::
مجموعه تهی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EMPTILY
EMPTINESS
EMPTY
EMPTY CALORIES
EMPTY FEELING
EMPTY HANDED
EMPTY HEADED
EMPTY INTO
EMPTY MEDIUM
EMPTY NEST
EMPTY NEST STAGE
EMPTY NESTER
EMPTY OUT
EMPTY POCKET
EMPTY SACK CANNOT STAND UPRIGHT
EMPTY SET
EMPTY SUIT
EMPTY VESSELS MAKE THE MOST SOUND
EMPTYING
EMPURPLE
EMPYEMA
EMPYREAL
EMPYREAL AIR
EMPYREAN
EMPYREUMA
EMPYREUMATIC
EMPYREUMATICAL
EMS POWER SHUT OFF RELAY
EMU
EMULATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید